تولد حضرت امام حسن(ع)مبارک باد
پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
تولد حضرت امام حسن(ع)مبارک باد
نوشته شده در پنج شنبه 11 تير 1394
بازدید : 714
نویسنده : علی رضا عصاری شهری

چرا به امام حسن(ع) «کریم اهل بیت» گفته می‌شود

به خاطر بخشندگی‌ها و کارهای نیکی که از سوی امام حسن(ع) در مسیر خیر، احسان و کمک به طبقات درمانده و نیازمند انجام می‌گرفت، آن حضرت را کریم اهل بیت لقب داده‌اند.

 

  •  

به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، امام حسن(ع) نسبت به دردمندان و تیره‌بختان جامعه بسیار دلسوز بودند و با خرابه‌نشینان دردمند و اقشار مستضعف و کم‌درآمد همراه و همنشین می‌شدند و دردِ دلِ آن‌ها را با جان و دل می‌شنیدند و به آن ترتیب اثر می‌دادند، و در این حرکت انسان ‌دوستانه جز خداوند را مدّنظر نداشتند. هیچ فقیر و مسکینی از در خانه حضرت ناامید برنگشت و حتّی خود ایشان به سراغ فقرا می‌رفتند و آن‌ها را به منزل دعوت می‌کردند و به آن‌ها غذا و لباس می‌دادند.(1)

مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم درباره اینکه چرا به امام حسن مجتبی(ع) کریم اهل بیت(ع) می‌گویند، اینچنین می‌نویسئ:
امام حسن(ع) تمام توان خویش را در راه انجام امور نیک و خداپسندانه به کار می‌گرفت و اموال فراوانی در راه خدا می‌بخشید. مورخان و دانشمندان در شرح حال زندگانی پر افتخار ایشان، بخشش‌های بی‌سابقه و انفاق‌های بسیار بزرگ و بی‌نظیری ثبت کرده‌اند. آن حضرت در طول عمر خود دو بار تمام اموال و دارایی خود را در راه خدا خرج کردند و سه بار نیز ثروت خود را به دو نیم تقسیم کردند و نصف آن را در راه خدا به فقرا بخشیدند.(2)
از ابن شهر آشوب روایت شده که روزی امام حسن(ع) بر جمعی از گدایان گذشت که پاره‌ای چند از نان خشک‌ها را بر روی زمین گذاشته‌اند و می‌خورند، چون نظر ایشان به آن حضرت افتاد از امام دعوت کردند و حضرت از اسب پیاده شدند و فرمودند: «خدا متکبّران را دوست نمی‌دارد» و با ایشان نشستند و از طعام ایشان تناول کردند و سپس از همه گدایان خواستند که برای صرف غذا به خانه حضرت بروند و حضرت با غذاهای خوب از ایشان پذیرایی کرده و به همه آن‌ها لباس‌های مناسب هدیه دادند.(3)
تاریخ از بخشندگی‌های امام حسن(ع) داستان‌های فراوان به یاد دارد، مثلاً روزی عربی به نزد ایشان آمد و درخواست کمک کرد و امام دستور دادند که آنچه موجود است به او بدهند و قریب ده هزار درهم موجود را به آن اعرابی بخشیدند.(4)
روایات تاریخی مربوط به بخشش‌های آن حضرت فراوان است که ذکر تفصیلی آن‌ها مناسب این نوشته نیست، وقتی از خود امام پرسیدند، چرا هرگز سائلی را ناامید بر نمی‌گردانید؟ فرمودند: «من هم سائل درگاه خداوند هستم و می‌خواهم که خدا مرا محروم نسازد و شرم دارم که با چنین امیدی سائلان را ناامید کنم، خداوندی که عنایتش را به من ارزانی می‌دارد، می‌خواهد که من هم به مردم کمک کنم».(5) 
به خاطر این بخشندگی‌ها و کارهای نیکی که از سوی امام حسن(ع) در مسیر خیر، احسان و کمک به طبقات درمانده و نیازمند انجام می‌گرفت، آن حضرت را کریم اهل بیت لقب داده اند و با توجه به کرامت‌ها و بخشش‌های کم‌نظیر و گاهی بی‌نظیر آن امام بزرگوار لقب «کریم» برازنده آن حضرت است.

 *پی‌نوشت‌ها:

1. زمانی، احمد، حقایق پنهان، نشر دفتر تبلیغات اسلامی، قم، چاپ اوّل، سال 1375، ص 268.
2. قمی، شیخ عباس، منتهی الآمال، انتشارات هجرت، چاپ هشتم، 1374، قم، ج1، ص 417 ـ پیشوایی، مهدی، سیره ی پیشوایان، نشر مؤسسة تحقیقاتی امام صادق، چاپ دوّم، 1374، ص 90.
3. مجلسی، محمد باقر، جلاء العیون، نشر انتشارات علمیه اسلامیه، ص 241.
4. قمی، شیخ عباس، منتهی الآمال، پیشین، ص 418.
5. قرشی، باقر شریف، زندگانی امام حسن ـ علیه السّلام ـ ، ترجمه ی فخر الدین حجازی، تهران: نشر بعثت، چاپ اوّل، 1376، ص135.

 

لقب کریم اهل بیت برای امام حسن(ع) از کجا آمد؟

 

امام حسن (ع) آرام‌بخش دل‌هاى دردمند، پناهگاه مستمندان و تهيدستان و نقطه اميد درماندگان بود، گاه پيش از آنكه مستمندى اظهار احتياج كند و عرق شرم بريزد، احتياج او را برطرف مي‌ساخت و اجازه نمي‌داد رنج و مذلت سؤال را بر خود هموار سازد.

به گزارش سرویس دین و اندیشه خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، امام حسن مجتبی(ع) کریم اهل بیت و پیشوای دوم جهان تشيع كه نخستين ميوه پيوند فرخنده على (ع) با دختر گرامى پيامبر اسلام (ص) بود، در نيمه ماه رمضان سال سوم هجرت در شهر مدينه ديده به جهان گشود.در این گزارش مختصری از زندگانی، سیره و منش آن حضرت واتفاقاتی که در زمان حیات ایشان رخ داده را مرور می‌کنیم.

ولادت نخستین فرزند در خانه علی

امام حسن (ع) در شب نیمه ماه رمضان سال سوّم هجرت در مدینه تولد یافت. وى نخستین پسرى بود كه خداوند متعال به خانواده على(ع) و فاطمه

(س) عنایت كرد. رسول اكرم (ص) بلافاصله پس از ولادتش، او را گرفت و در گوش راستش، اذان و در گوش چپش اقامه گفت سپس براى او گوسفندى قربانى كرد، سرش را تراشید و هم وزن موى سرش، نقره به مستمندان داد. پیامبر (ص) دستور داد تا سرش را عطرآگین كنند و از آن هنگام آیین عقیقه و صدقه دادن به هم وزن موى سر نوزاد سنت شد. این نوزاد را حسن نام داد که این نام در جاهلیت سابقه نداشت و كنیه او را ابومحمّد نهاد و این تنها كنیه اوست.

هفت سال در دامان رسول خدا(ص)

امام حسن(ع) هفت سال از زمان حیات جد بزرگوارش را درك كرد و در آغوش مهر آن حضرت بسر برد و پس از رحلت پیامبر (ص) كه با رحلت حضرت فاطمه دو ماه یا سه ماه بیشتر فاصله نداشت، تحت تربیت پدر بزرگوار خود قرار گرفت.

امام حسن (ع) پس از شهادت پدر بزرگوار خود به امر خدا و طبق وصیت آن حضرت، به امامت رسیدند و نزدیك به شش ماه به اداره امور مسلمین پرداختند در این مدت، معاویه كه دشمن سرسخت على (ع) و خاندان او بود و سال‌ها به طمع خلافت (در آغاز به بهانه خونخواهى عثمان و در آخر آشكارا به طلب خلافت) جنگیده بود؛ به عراق كه مقر خلافت امام حسن (ع) بود لشكر كشید و جنگ آغاز كرد. امام حسن (ع) از جهت منظر و اخلاق و پیكر و بزرگوارى به رسول اكرم (ص) بسیار مانند بود.

القاب امام حسن(ع)

سبط، سید، زكى، مجتبى است كه از همه معروف‌تر (مجتبى) مى‌باشد.

پیامبر اكرم (ص) به حسن و برادرش حسین علاقه خاصى داشت و بارها مى‌فرمود كه حسن و حسین فرزندان من هستند و به پاس همین سخن على(ع) به سایر فرزندان خود مى‌فرمودند:" شما فرزندان من هستید و حسن و حسین فرزندان پیغمبر خدایند".

همسران و فرزندان امام حسن (ع)

دشمنان و تاریخ نویسان خود فروخته و مغرض در مورد تعداد همسران امام حسن (ع ) داستان‌ها پرداخته و حتى دوستان ساده دل سخنانى بهم بافته‌اند. امّا آنچه تاریخ‌هاى صحیح نگاشته‌اند همسران امام (ع) عبارتند از: (ام الحق) دختر طلحة بن عبیداللّه - (حفصه) دختر عبدالرحمن بن ابى بكر - (هند) دختر سهیل بن عمر و (جعده) دختر اشعث بن قیس.

تعداد همسران حضرت در طول زندگیش از هشت یا 10 به اختلاف دو روایت تجاوز كرده باشند. با این توجه كه (ام ولد)هایش هم داخل در همین عددند. فرزندان آن حضرت از دختر و پسر 15 نفر بوده‌اند بنام‌هاى: زید، حسن، عمرو، قاسم، عبداللّه، عبدالرحمن، حسن اثرم، طلحه، ام الحسن، ام الحسین، فاطمه، ام سلمه، رقیه، ام عبداللّه و فاطمه. نسل ایشان فقط از دو پسرش حسن و زید باقى ماند و از غیر این دو انتساب به آن حضرت درست نیست.

سیره زندگانی و كمالات‌ انسانى‌

امام‌ حسن‌ (ع‌) در كمالات‌ انسانى‌ يادگار پدر و نمونه‌ كامل‌ جد بزرگوار خود بود. تا پيغمبر (ص‌) زنده‌ بود، او و برادرش‌ حسين‌ در كنار آن‌ حضرت‌ جاى‌ داشتند، گاهى‌ آنان‌ را بر دوش‌ خود سوار مى‌كرد و مى‌بوسيد و مى‌بوييد. از پيغمبر اكرم‌ (ص‌) روايت‌ كرده‌اند كه‌ درباره‌ امام‌ حسن‌ و امام‌ حسين‌ (ع‌) مى‌فرمود: اين‌ دو فرزند من‌، امام‌ هستند خواه‌ برخيزند و خواه‌ بنشينند.

امام‌ حسن‌ (ع‌) 25 بار پیاده حج‌ كردند، درحالى‌ كه‌ اسب‌هاي نجيب‌ را با او يدك‌ مى‌كشيدند. هرگاه‌ از مرگ‌ ياد مى‌كرد مى‌گريست‌ و هرگاه‌ از قبر ياد مى‌كرد مى‌گريست‌، هرگاه‌ به‌ ياد ايستادن‌ به‌ پاى‌ حساب‌ مى‌افتاد آن‌ چنان‌ نعره‌ مى‌زد كه‌ بيهوش‌ مى‌شد و چون‌ به‌ ياد بهشت‌ و دوزخ‌ مى‌افتاد، همچون‌ مار گزيده‌ به‌ خود مى‌پيچيد. از خدا طلب‌ بهشت‌ مى‌كرد و به‌ او از آتش‌ جهنم‌ پناه‌ مى‌برد. چون‌ وضو مى‌ساخت‌ و به‌ نماز مى‌ايستاد، بدنش‌ به‌ لرزه‌ مى‌افتاد و رنگش‌ زرد مى‌شد. سه‌ نوبت‌ دارائيش‌ را با خدا تقسيم‌ كرد و دو نوبت‌ از تمام‌ مال‌ خود براى‌ خدا گذشت‌. گفته‌ اندك‌.

امام حسن‌ (ع‌) در زمان‌ خودش‌ عابدترين‌ و بى‌ اعتناترين‌ مردم‌ به‌ زيور دنيا بود. در سرشت‌ و طينت‌ امام‌ حسن‌ (ع‌) برترين‌ نشانه‌هاى‌ انسانيت‌ وجود داشت‌. هركه‌ او را مى‌ديد به‌ ديده‌اش‌ بزرگ‌ مى‌آمد و هر كه‌ با او آميزش‌ داشت‌ بدو محبت‌ مى‌ورزيد و هر دوست‌ يا دشمنى‌ كه‌ سخن‌ يا خطبه‌ او را مى‌شنيد، به‌ آسانى‌ درنگ‌ مى‌كرد.

بذل و بخشش و فريادرسی محرومان ایشان را به کریم اهل بیت (ع) معروف کرد

امام حسن(ع) تمام توان خویش را در راه انجام امور نیك و خداپسندانه به كار می‌گرفت و اموال فراوانی در راه خدا می‌بخشید، مورّخان و دانشمندان در شرح حال زندگانی پر افتخار ایشان، بخشش‌های بی‌سابقه و انفاق‌های بسیار بزرگ و بی‌نظیری ثبت كرده‌اند. آن حضرت در طول عمر خود دو بار تمام اموال و دارایی خود را در راه خدا خرج كردند و سه بار نیز ثروت خود را به دو نیم كردند و نصف آن را برای خود و نصف دیگر را در راه خدا به فقرا بخشیدند.

در آيين اسلام، ثروتمندان، مسووليت سنگينى در برابر مستمندان و تهيدستاناجتماع به عهده دارند و به حكم پيوندهاى عميق معنوى و رشته‏‌هاى برادرى دينى كه درميان مسلمانان برقرار است، بايد همواره در تأمين نيازمندي‌هاى محرومان اجتماع كوشاباشند. پيامبر اسلام (ص) و پيشوايان دينى ما، نه تنها سفارش‌هاى مؤكدى در اين زمينهنموده‏‌اند، بلكه هر كدام در عصر خود، نمونه برجسته‏‌اى از انسان دوستى و ضعيفنوازى به شمار مي‌رفتند.

پيشواى دوم، نه تنها از نظر علم، تقوى، زهد و عبادت، مقامى برگزيده و ممتاز داشت، بلكه از لحاظ بذل و بخشش و دستگيرى از بيچارگان و درماندگان نيز در عصر خود زبانزد خاص و عام بود. وجود گرامى آن حضرت آرام بخش دل‌هاى دردمند، پناهگاه مستمندان و تهيدستان، و نقطه اميد درماندگان بود. هيچ فقيرى از در خانه آن حضرت دست خالى برنمى‌گشت. هيچ آزرده دلى شرح پريشانى خود را نزد آن بزرگوار بازگو نمي‌كرد، جز آنكه مرهمى بر دل آزرده او نهاده مي‌شد. گاه پيش از آنكه مستمندى اظهار احتياج كند و عرق شرم بريزد، احتياج او را برطرف مي‌ساخت و اجازه نمي‌داد رنج و مذلت سؤال را بر خود هموار سازد.

سيوطی در تاريخ خود مي‌نويسد: حسن بن علی داراى امتيازات اخلاقى و فضائل انسانى فراوان بود، او شخصيتى بزرگوار، بردبار، باوقار، متين، سخى و بخشنده، و مورد ستايش مردم بود.

آن حضرت دارای قلبی پاك و رئوف نسبت به دردمندان و تیره بختان جامعه داشتند و با خرابه‌نشینان دردمند و اقشار مستضعف و كم‌درآمد همراه و همنشین می‌شدند و دردِ دلِ آن‌ها را با جان و دل می‌شنیدند و به آن ترتیب اثر می‌دادند، و در این حركت انسان‌دوستانه جز خداوند را مدّنظر نداشتند هیچ‌گاه نيز ضعیف، ناتوان و درمانده،ناامید از درب خانه آن حضرت برنمی‌گشت، حتّی خود ایشان به سراغ فقرا می‌رفتند وآن‌ها را به منزل دعوت می‌كردند و به آن‌ها غذا و لباس می‌دادند.

جریان صلح امام حسن، تاکتیکی برای حفظ تشیع و مکتب رسول الله

یکی از وقایع و اتفاقات بسیار مهم در زمان حیات امام حسن ماجرای صلح آن حضرت با معاویه است که اساتید و صاحب نظران و مورخان زیادی در این زمینه قلم فرسایی کرده‌اند اما بايد توجه داشت كه در آيين اسلام قانون واحدى بنام جنگ و جهاد وجود ندارد، بلكه همانطور كه اسلام در شرائط خاصى دستور مي‌دهد مسلمانان با دشمن بجنگند، همچنين دستور داده است كه اگر نبرد براى پيشبرد هدف مؤثر نباشد، از در صلح وارد شوند. ما در تاريخ حيات پيامبر اسلام (ص) اين هر دو صحنه را مشاهده مي‌كنيم: پيامبر اسلام كه در بدر، احد، احزاب، و حنين دست به نبرد زد، در شرائط ديگرى كه پيروزى را غير ممكن مي‌ديد، ناگزير با دشمنان اسلام قرارداد صلح بست و موقتاً از دست زدن به جنگ و اقدام حاد خوددارى كرد تا در پرتو آن پيشرفت اسلام تضمين گردد.

بنابراين، همانگونه كه پيامبر اسلام (ص) بر اساس مصالح عالي‌ترى كه احيانا آن روز براى عده‏‌اى قابل درك نبود، موقتاً با دشمن كنار آمد، حضرت مجتبى (ع) نيز، كه از جانب رهبر و پيشواى دينى بود و به تمام جهات و جوانب قضيه بهتر از هر كس ديگر آگاهى داشت، با دورانديشى خاصى صلاح جامعه اسلامى را در عدم ادامه جنگ تشخيص داد.

حضرت مجتبى (ع) در واقع صلح نكرد، بلكه صلح بر او تحميل شد. يعنى، اوضاع وشرائط نامساعد و عوامل مختلف دست به دست هم داده وضعى به وجود آورد كه صلح به عنوانيك مساله ضرورى بر امام تحميل شد و حضرت جز پذيرفتن صلح چاره‌اى نديد، به گونه‏‌اى كه هر كس ديگر به جاى حضرت بود و در شرائط او قرار مي‌گرفت، چاره‌اى جز قبول صلح نمي‌داشت؛ زيرا هم اوضاع و شرائط خارجى كشور اسلامى، و هم وضع داخلى عراق و اردوى حضرت، هيچ كدام مقتضى ادامه جنگ نبود.

غریب مدینه قربانی نادانی مردمان زمان خویش

بقیع، حسن(ع) را در آغوش کشید تا به امروز هم جهان در غربت او بگرید

شهادت آن بزرگوار هنگامی روی داد که جنبش منظّمى بر ضد حكومت اموى شكل مي‌گرفت و مبلغين و عوامل موثر آن، همان پيروان اندك و صميمى امام حسن(ع) بودند كه حضرت با تدبير هوشمندانه خويش جان آنان را از گزند قشون معاويه حفظ كرده بود. هدف اين گروه اين بود كه با افشای جناياتى كه در سراسر دوران حكومت معاويه موج مي‌زد، روح قيام را در دل‌هاى مردم برانگيزند تا روز موعود فرا رسد! لذا دوران صلح امام حسن(ع) دوران آمادگى و تمرين تدريجى امت براى جنگ با حكومت فاسد اموى به شمار مي‌رفت تا روز موعود؛ روزى كه جامعه اسلامى آمادگى قيام داشته باشد و اين موج را به قيام سالار و سيّد شهدای عالم حسين بن علی (ع) رساند. امام حسن (ع ) در تمام مدت امامت خود كه 10 سال طول كشيد، در نهايت شدت و اختناق زندگى كرد و هيچگونه امنيتى نداشت، حتى در خانه نيز در آرامش نبود.

سرانجام در سال پنجاهم هجرى به تحريك معاويه بدست همسر خود (جعده) مسموم و شهيد و در قبرستان بقيع واقع در مدينه منوره به خاک سپرده شد. امام حسن (ع) از بذل جان خود دريغ نداشت، و امام حسين (ع) در راه خدا جانبازتر از حسن نبود. چيزى كه هست، حسن، جان خود را در يك جهاد خاموش و آرام فدا كرد و چون وقت شكستن سكوت رسيد، شهادت كربلا واقع شد؛ شهادتى كه پيش از آنكه حسينى باشد، حسنى بود.

و در پایان؛ زيرك‌ترين، نادان‌ترين و گرامي‌ترين اشخاص را از منظر امامحسن(ع) بشناسيم

امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرمودند: زیرك‌ترین و هوشیارترین افراد، شخص باتقوا و پرهیزكار مى‌باشد، أحمق و نادان‌ترین افراد، كسى است كه تبه كار و اهل معصیت باش، گرامى‌ترین و باشخصیّت‌ترین افراد، آن كسى است كه به نیازمندان پیش از اظهار نیازشان، كمك نماید.

إحقاق الحقّ: ج 11، ص 20 س 1، بحارالأنوار: ج 44، ص 30

انتهای پیام

 

 

 


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: